بخاطر یافتن مقصر ,

زندگیت را تلخ و سیاه نکن,

بگذار آنچه در پایان یک عشق بجای میماند

خاطرات خوش باشد

با من آشتی کن تا دنیا با دنیا آشتی کنم"""""""""

زندگی میکنم و برایش هم دلیل دارم

""""""""""""""""""""""دوست داشت تو"""""""""""""""""""""

قفس یعنی دهان من !!!!!!!!!!!!

وقتی زبانم روی اسم توقفل می شود.......

دست هایش با من...

چشم هایش در خیابان...

ودلش؟؟؟؟؟؟؟؟

این یکی را دیگر نمیخواهم بدانم.......

ترا نمی بخشم !!

که وقت بودن نبودی!

وقت دیدن ندیدی!

وقت عاشقی ,منطقی بودی!

وقت گریه...!

ترا هرگز نمی بخشم که هرگز بامن نبودی و به سادگی ؛؛؛؛؛؛؛

همه ام تو بود.

بامن بودنش را مخفی میکرد ......

حالا تنهاییش را همه جا فریاد میزند!!!!!!!

گاهی نباید صبر کرد

باید رها کرد و رفت

تا بدانند اگر ماندی رفتن را بلد بودی!!!!!!!!!!!!

دستهایم نمیرسند؟؟؟؟؟؟؟

تا ستاره ی آرزوهای محال را برایت بچینم !!!!!!!!!!

آنچه از چیدن ستاره ها برایم مهمتر است !!!!!!!!!!!!

"""""""رویای ناب آرامش توست......"""""""""""

سم هیچ "عقربی" کشنده تر از"عقربه های ساعت"

نیست!وای از لحظه های نبودنت!!!!!!!!!!!

دست هایش بامن؟

چشم هایش در خیابان؟

و دلش؟؟؟؟؟؟؟؟

را دیگر نمیخواهم بدانم!!!!!!!!

امروز با "نبود"گذشت خوش بحال "یادم"

که  همیشه با توست......

من چیز زیادی از دست نمیدادم با رفتنت!

کمی دلم شکست ,

شبها گریه میکردم,

یادگارش سر درد هر شبم میشد,

یکم ازآرام زندگی کردن فاصله میگرفتم!

چیز زیادی نمیشد,,باور کن!

تو بیشتر از من می باختی!!!!

عاشق ترین "قلب دنیارا"می باختی!!!

وقتی دو قلب برای یکدیگر بتپد،
هیچ فاصله ای دور نیست،
هیچ زمانی زیاد نیست
و هیچ عشق دیگری
نمی تواند آن دو را از هم دور کند.
محـــــــکم ترین برهـــــان عــــــشق، اعتـــــــــماد است..
 

به کلاغــــها بگویید :
قصه ی من
اینجا
... تمام شد ،
یکی ..
بود و نبود مرا با خود برد ... !
 

برای خیانت!!!!
هزار راه هست اما هیچ کدام
به اندازه تظاهر
به دوست داشتن کثیف نیست ...
 

وقتی می گویم : دیگر به سراغم نیا !
فکر نکن که فراموشت کرده ام ….
یا دیگر دوستت ندارم !
نه ….
من فقط فهمیدم :
وقتی دلت با من نیست ؛
بودنت مشکلی را حل نمی کند ،
تنها دلتنگترم میکند … !
تو مقصری، اگر من دیگر " منِ سابق " نیستم
پـس من را به "مـن" نبودن محکوم نکن !
 من همـانم .. همان پسر مهربون و صبور . پر از محبت ..
 یـادت نمی آید؟
 من همانـم
حتی اگر این روزها بویِ بی تفاوتی بدهم ...


 

گــــــــاه می توانــــــــ تمامـــــــــ زندگیــــــ را در اغوشـــــــــ گرفتــــــــ

اگــــــــــــــــــ ــــ ــ ـــــــــــــــــر

تمامـــــــ زندگیتـــــــــــــ یکـــــــ نفــــــ ــــ ـــــــر باشـــــــــــــد..
 

دروغ های تو قابل تحمل تر بود !

به خاطر کودکی بود و شیطنت

به خاطر این بود که دنیای آدمها را تجربه نکرده بودی

که ببینی یک دروغ،چه ها میکند !

این جا دروغشان به بهای یک زندگی تمام میشود!به بهای یک دل شکستن !

اینجا دروغ ها باعث مرگ عشق و اعتماد میشود !

این جا آدم ها دروغ های شاخ دار می گویند

بعد دماغ دراز خود را جراحی پلاستیک می کنند !!!
 

هیـــــچوقت کســی رو پــس نــزن کــه ,


دوستــ♥ ــت داره ... مراقــــــبته ...

و نگرانــــــــــــت میشــه ...!

چـــون یــک روز بیــدار میشـــی و میبینــی ...

مـــــــــاه رو از دســــت دادی ...

وقتــی که داشــتی ســـــــتاره ها رو میشـــمردی ......!
 

نمی‌دانم چیستی !

آن‌قدر می‌دانم که

هرگاه واژگان به تو رسیدند مبهم شدند

و هرگز نتوانستند تو را به من برسانند.

چگونه می‌توانم ترجمانی از تو داشته باشم ؟

هنگامی که در وهم و خیال هم نمی‌‌گنجی.

به هر کجا که می‌رسم، رد پایی از تو باقیست...

شاید روی زمین نباشد

اما در دلم هست...


 """""تقدیم به عشقم که وفادارانه دوستش دارم"""""

آخـــــرین فـــــردی کـــــه ,
درســـــت قبـــــل از خـــــواب ,

در مـــــوردش فکـــــر می کنیـــــد ...

کســـــی اســـــت کـــــه ,

" قلــ♥ــب " شمـــــا بـــــه او تعلـــــق دارد .........!

 

از دیوانه ای پرسیدند : چه کسی را بیشتر دوست داری ؟

دیوانه خندید و گفت : ”عشقم” را…

گفتند : عشقت کیست؟

گفت:عشقی ندارم!

خندیدند و گفتند : برای عشقت حاضری چه کارهاکنی؟

گفت : مانند عاقلان نمیشوم ، نامردی نمیکنم ، خیانت نمیکنم ، دور نمیزنم ،

وعده سرخرمن نمیدهم ، دروغ نمیگویم و دوستش خواهم داشت ، تنهایش نمیگذارم ، 

میپرستمش ، بی وفایی نمیکنم با او مهربان خواهم بود ، برایش


فداکاری خواهم کر د،ناراحت و نگرانش نمیکنم ، غمخوارش میشوم…


گفتند: ولی اگر تنهایت گذاشت ، اگر دوستت نداشت ، اگر نامردی کرد ، اگربی وفابود ،

اگر ترکت کرد چه…؟


اشک بر چشمانش حلقه زد و گفت : اگر اینگونه نبود که من “دیوانه” نمیشدم…
 

تلخ است که لبریز حقایق شده است

زرد است که با درد موافق شده است

عاشق نشدی وگرنه می فهمیدی

پاییز بهاری است که عاشق شده است.......


 

کاش فاصله ها چون سیاهی مدادبودند!!!!!!!!!

 تا هنگام دلتنگی آنها را پاک میکردیم...............

زدم فریاد خدایااین چه رسمیست؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛

رفیقان را جدا کردن هنر نیست؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛

رفیقان قلب انسانند؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛

خدایا بدون قلب چگونه میتوان زیست.....

ثروت من کسانی هستند ؛

که با یادشان لبخندی بر لبم می نشیند.

کسانی که هیچ حصاری گرمای محبتشان را دور نمیکند .

دلتنگم مثل مادری که دلش هوای بچه اش را کرده است!!!!!!! 

ولی بلد نیست شماره اش را بگیرد...... 

ماه به این بزرگی گاهی میگیرد؛؛؛؛

چه برسد به دل کوچک من""""""" 

بگذار بگویم تابستان.....

روزهای گرمت چه سرد گذشت.....!!!!! 

درد من چشمانی بود ....

که به من اشک هدیه میدادوبه دیگران چشمک!!!!